0
0

آمیخته بازاریابی چیست؟

5836 بازدید
آمیخته بازاریابی چیست Marketing Mix

آمیخته بازاریابی

نگاهی جامع به تاکتیک یک کسب و کار

اکثر کسب و کار ها بازاریابی رو فقط به معنی تبلیغات برای جذب مشتری می دانند.

بازاریابی چیست؟

بازاریابی مفهوم بسیار گسترده ای است که در برگیرنده تمام جوانب کسب و کار است. اینجاست که مفهومی به نام آمیخته بازاریابی مطرح می شود. یک مدل بازاریابی که به شما کمک می کند که کسب و کار خودتان را بهتر بشناسید، مدیریت کنید و در نتیجه به هدف دلخواهتان که میتواند فروش یا سود بیشتر باشد، برسید.

تو این مقاله قرار درباره مدل های 4P، 7P، 8P،13P، 15P و مدل جایگزین 4C که بیشتر مناسب بازاریابی اینترنتی است، صحبت کنیم.

آمیخته بازاریابی یا Marketing Mix چیست؟

بازاریابی مجموعه ای از مسائل مختلفی است که اگر در کنار هم درست مدیریت بشوند، به رشد کسب و کار کمک می کند و به مجموعه این مسائل آمیخته بازاریابی یا همان آمیزه بازاریابی می گویند.

مثلا قیمت گذاری یکی از اجزای این آمیخته بازاریابی است، مسئله ای که همه ما در کسب و کار خود باید در مورد قیمت گذاری کالا یا خدمات خود تصمیم بگیریم.

آمیخته بازاریابی 4P چیست؟

در سال 1960 پرفسور بازاریابی به نام ادموند مک کارتی (Edmund Jerome McCarthy) مفهوم آمیخته بازاریابی را مطرح کرد. مک کارتی ساختاری برای آمیخته بازاریابی در نظر گرفت که به نظر او شامل تمام بخش های بازاریابی یک کسب و کار بود.

  • Product محصول
  • price قیمت
  • Place مکان توزیع
  • Promotion ترویج

با توجه به شروع تمامی این کلمات با حرف P، این ساختار را 4P نامگذاری کرد.

آمیخته بازاریابی 4P

آمیخته بازاریابی 4P چطور به رشد کسب و کار کمک می کند؟

آمیخته بازاریابی 4P چطور به رشد کسب و کار کمک می کند؟

مارکتینگ میکس یا آمیخته بازاریابی 4P یعنی رساندن محصول مناسب در مکان، زمان و قیمت مناسب به دست مشتری.

احتمالا در نگاه اول فکر کنید این کار بسیار ساده است و همه بلدند اما این فقط ظاهر قضیه است. در اصل ما باید بدانیم چطور همه این P ها را بصورت یکپارچه مدیریت کنیم. چرا که اگر هر وقت یکی از آن ها درست عمل نکند بخش های دیگر هم دچار مشکل می شوند و درست عمل نمی کنند و چه بسا که کسب و کار خودمان به خطر بیفتد.

1- اولین P محصول (Product)

منظور از محصول، کالا یا خدماتی است که به مشتری عرضه می کنیم. محصول الزاما یک چیز قابل لمس و فیزیکی نیست. مثلا نه تنها خودرویی که از کارخانه میخریم محصول است بلکه خدمتی مثل کوتاه کردن مو هم که آرایشگاه ها یا پیرایشگاه ها ارائه می کنند یا پهنای باند اینترنتی که از اپراتور ها میخریم، در این مدل یک محصول به حساب میاد.

این محصول ها باید چه ویژگی هایی داشته باشند؟

کسب و کار های بزرگ در تمام دنیا تلاش می کنند تا محصول با کیفیتی به مشتری ارائه کنند اما آیا به تنهایی این مورد پاسخ گو نیاز های مشتری است؟

شرکت معروف کداک (Kodak) یک شرکت تولید کننده دوربین و لوازم جانبی عکاسی بود، که زمانی یک شرکت بسیار معروفی بود، اگر ده سال قبل از فردی پرسیده میشد “کدام برند نگاتیو عکاسی بخرم؟” یا “کدام دوربین آنالوگ بهتره؟” به احتمال زیاد کداک رو پیشنهاد می کردند. دوربین کداک در اولین فرود انسان به کره ماه هم حضور داشت و تصاویر زیادی رو به ثبت رسانده است. ولی متاسفانه این شرکت دوام زیادی نداشت. پس از مدتی شرکت قدرتمند کداک در سرازیری سقوط قرار گرفت و سرانجام در سال 2012 اعلام ورشکستگی کرد.

اشتباه شرکت کداک

اشتباه کداک در این بود که عصر عکاسی دیجیتال شروع شده بود ولی کداک بدون اینکه به تغییرات بازار توجهی داشته باشد، همچنان اصرار داشت کیفیت محصولات فعلی خود را بهبود بخشد. در اینجا کیفیت محصول مطرح نبود، بلکه محصولات کداک پاسخگوی نیازهای مشتری در آن زمان نبود و به همین دلیل بخش زیادی از بازار را از دست داد و روز به روز ضعیف تر شد و در نهایت به خاطره ها پیوست.

فکر می کنید مشکل اصلی شرکت کداک با وجود محصولات با کیفیت و خوب چه چیزی بود؟

در مقابل شرکت کداک رقیب قدیمی شرکت یعنی فوجی فیلم (FUJIFILM) از فرصتی که وجود داشت به خوبی استفاده کرد و به سرعت شرکت خود را با رشد سریع فناوری دیجیتال، وقف داد. محصولات خود را مطابق نیاز های مشتری ساخت و توانست به موقعیت خیلی خوبی هم برسد.

قضیه محصول فقط به اینجا ختم نمی شود بعد از بررسی کامل و دقیق نیاز بازار و تصمیم گیری در مورد اینکه چه محصولی بسازیم لازم است روی جنبه های مختلف محصول مثل شکل، عملکرد، دوام، بسته بندی، تعمیر پذیری، کیفیت و نام محصول تحقیق و تصمیم گیری کرد. بعد از اینکه همه این موارد را بررسی کردیم و در مورد آن ها تصمیم گرفتیم، می توانیم وارد مرحله بعدی یعنی تعیین قیمت محصول بشویم.

2- قیمت (Price)

قیمت یعنی هزینه ای که مشتری پرداخت می کند تا از محصول ما استفاده کند. خیلی از آدم ها فکر می کنند که هزینه هایی که صرف تولید محصول شده، حساب کنند و درصد سود مورد نظرشان را به آن قیمت اضافه کنند می شود قیمت محصول.! قیمت گذاری روی محصول یکی از چالش های است که کسب و کار ها دارند و کارشناسان بازاریابی روش های مختلفی برای قیمت گذاری پیشنهاد کردند. وظیفه ما این است که ضمن توجه به بازار، قیمت رقبا، ارزش محصول و هزینه تولید تا عرضه کالا بهترین روش را برای قیمت گذاری روی محصولات خود انتخاب کنیم.

کمپانی بزرگی مثل اپل چطوری برای محصولات خود قیمت تعیین می کند؟

یکی از روش هایی که شرکت اپل (apple) استفاده می کند قیمت گذاری گزاف یا سرشیرگیری است. اپل وقتی گوشی جدیدی معرفی می کند اول برای محصول جدید خود قیمت بالایی را تعیین می کند و بعد از مدتی که رقبا محصولات جدید خود را معرفی کردند، قیمت را پله پله کاهش می دهد. اپل سود خیلی خوبی را از افراد پیشگام در خرید کسب می کند. این افراد در حقیقت نقش سرشیر را برای شرکت اپل دارند و علاوه بر سود رسانی، محصول شرکت را برند و تبلیغ می کنند.

قیمت گذاری گزاف یا سرشیرگیری چیست؟

در این روش برندهایی که هویت یا ارزش برند آن ها به خوبی در بین مردم جا افتاده، از مشتری های خود به دلیل برتری برند یا ارزش خاص آن ها، پول بیشتری دریافت می کنند.

3- مکان یا محل توزیع محصول (Place)

بعد از اینکه جوانب مختلف یک محصول را بررسی کردیم و قیمت گذاری کردیم، حالا زمانی است که باید به فکر توزیع محصول در مکان های مناسب باشیم. اینکه چه کانالی برای عرضه محصول (کالا یا خدمت) شما بهتر است، به نوع کسب و کار و بازار هدف شما بستگی دارد.

برای اینکه توزیع در آمیخته بازاریابی را بهتر درک کنید یک کارخانه تولید شامپو را در نظر بگیرید. چه کانال هایی برای توزیع کارخانه مد نظر بهتر است؟

چون شامپو جزو کالا ضروری است و بازار هدف گسترده ای دارد می تواند به صورت گسترده توزیع شود. برای توزیع گسترده می تواند از کانال های مثل: فروشگاه های آنلاین، داروخانه، سوپرمارکت، فروشگاه های زنجیره ای و آرایشگاه ها استفاده کرد.

اما بعضی از کسب و کار ها هستند که کالای خاص تولید می کنند، کانال های توزیع برای این بیزنس ها قطعا متفاوت خواهد بود. مثلا یک کارخانه تولید باتری ماشین نمی تواند از توزیع گسترده برای رساندن محصول خود به دست مشتری استفاده کند. برای این کسب و کار یکی از راه ها ایجاد نمایندگی در شهر های مختلف است و کار توزیع محصول را می تواند از طریق نمایندگی های خود انجام دهد.

بحث توزیع محصول برای شرکت های ارائه دهنده سرویس یا خدمت هم وجود دارد. مثلا شرکتی که سرویس پهنای باند اینترنتی ارائه می کند باید در بستر وب فعالیت خود را گسترش بدهد و سرویس خود را از طریق این کانال به دست مشتری برساند.

4- ترویج (Promotion)

فرض می کنیم که سه مرحله قبلی رو با موفقیت پشت سر گذاشتید حالا نوبت یک مرحله حیاتی است. در این مرحله شما باید درباره محصول خود صحبت کنید و آن را تبلیغ نمایید.

خانم بث کامستاک (Beth Comstock) نخستین مدیر زن تاریخ جنرال الکتریک می گوید:

” اگر چیزی درباره محصولتان نگویید، چیزی هم نمیتوانید بفروشید!”

منظور این جمله این است که ما از طریق تبلیغات درست با مشتری های خودمان حرف بزنیم و محصولات خودمان را نشان دهیم و آن ها را به سمت خرید محصول هدایت کنیم. راه های زیادی برای تبلیغات وجود دارد و شما می توانید با توجه به هزینه ها، مشتری های هدف، تبلیغات رقبا، شرایط جامعه و سایر ویژگی های اختصاصی کسب و کارتان بهترین گزینه را از بین آن ها انتخاب کنید.

  • در این مقاله ما با آمیخته بازاریابی یا مدل 4P و اجرای آن ها آشنا شدیم.
  • فهمیدیم که محصول ما باید چه ویژگی هایی داشته باشد.
  • قیمت گذاری و توزیع محصول در مکان مناسب چه اهمیتی دارد.
  • تبلیغات چه نقشی در روند بازاریابی ما دارد.

 

آمیخته بازاریابی 7P چیست؟

آمیخته بازاریابی 7P چیست؟

 

آمیخته بازاریابی 7P چیست؟

20 سال بعد از مک کارتی، تعدادی از نظریه پردازان بازاریابی به این نتیجه رسیدند که مدل معروف 4P خیلی کامل نیست و پاسخگوی نیاز های بعضی از کسب و کار ها به خصوص شرکت های خدمات محور نیست. تصمیم گرفتند سه بخش دیگری به مدل 4P اضافه کنند. مدل 7P علاوه بر در چهار بخشی که در مدل آمیخته بازاریابی 4P داشتیم از سه بخش دیگری هم صحبت می کند. که شامل:

  • People نیروی انسانی
  • Physical Evidence شواهد فیزیکی
  • Process فرآیند

و در نهابت مدل 7P به صورت زیر کامل می شود.

  1. Product محصول
  2. price قیمت
  3. Place مکان توزیع
  4. Promotion ترویج
  5. People نیروی انسانی
  6. Process فرآیند
  7. Physical Evidence شواهد فیزیکی

زمان زیادی نگذشته بود که مدل های دیگری از آمیخته بازاریابی مطرح شد مثل: 8P، 11P، 13P و 15P مطرح شد. با این وجود آقای فیلیپ کاتلر (Philip Kotler) پدر علم بازاریابی عقیده دارد که با وجود گسترش تکنولوژی و ورود شبکه های اجتماعی به زندگی مردم، مدل معروف 4P هنوز هم پادشاه آمیخته بازاریابی است.

نیروی انسانی (People)

بعد از مدتی کارشناسان بازاریابی فهمیدند که در مدل معروف 4P یک جای کار ایراد دارد و یک موضوع اصلی بنام نیروی انسانی فراموش شده است.

نیروی انسانی شامل همه افرادی است که در فعالیت های مختلف کسب و کار شما از تحقیق بازار گرفته تا ارائه محصول به مشتری به طور مستقیم یا غیر مستقیم دخیل هستند. این نیروی انسانی است که کسب و کار شما را شکل میدهد پس نباید از تاثیر آن ها و تصویری که از شما در ذهن مشتری می سازند، غافل شوید.

نیروی انسانی شما باید تخصص و مهارت لازم را داشته باشد و دارای روایط عمومی خوب و رفتار مناسب باشد. و نکته مهم این است که با ارزش های کسب و کارتان همسو باشد. مثلا وقتی مدیر بازاریابی شرکت شما تخصص لازم و حسن رفتار را داشته باشد ولی درک درستی از ارزش های برندتان نداشته باشد ممکن است با اجرای برنامه های اشتباه به وجهه و حتی فروش شرکت شما آسیب بزند. یک مثال ساده تر، فرض کنید برای خرید لباس به فروشگاه مراجعه کردید اگر برخورد فروشنده با شما مناسب نباشد، حداقل ترین کاری که میکنید دیگر به آن فروشگاه مراجعه نمی کنید.

کارکنانی که درست انتخاب شوند، بازخورد صادقانه تر و ایده های بهتری را در اختیارتان قرار می دهند. همین مسئله به رشد هر چه بیشتر کسب و کارتان کمک می کند. پس در استخدام افراد همه جوانب را در نظر بگیرید و از متخصص استفاده کنید تا در آینده بازدهی بهتری داشته باشد.

چه افرادی برای کسب و کار شما مناسب هستند؟

برای اینکه ببینیم چه افرادی برای کسب و کار شما مناسب هستند این سوالات را از خودتان بپرسید:

  • ارزش های کسب و کار شما چیست و چه مدل افرادی با ارزش های شما همسو هستند؟
  • چه انتظاری از کارمندانتان دارید؟
  • بهتر است چه آموزش هایی را در اختیار کارمندانتان بگذارید؟

فرآیند (Process)

منظور از فرآنید مسیری است که محصول تا رسیدن به دست مشتری طی میکند. به بیان دیگر فرآیند همان مسیری است که به اسم سفر مشتری میشناسیم. هر چقدر این سفر راحت تر باشد، تجربه مشتری بهتری برای آن محصول ایجاد می کند. برای مثل یک فروشگاه اینترنتی را در نظر بگیرید.

مشتری از طریق موبایل، کامپیوتر یا تبلت وارد سایت می شود و در بین محصول های مختلف جستجو می کند، محصول مورد نظر را انتخاب می کند و وارد صفحه سبد خرید می شود، ثبت نام خود را تکمیل می کند. اطلاعاتی مثل نام و آدرس خود را می نویسد و از بین گزینه های موجود نحوه ارسال و زمان ارسال و نحوه پرداخت خود را انتخاب می کند و وارد درگاه پرداخت می شود. پس از پرداخت سفارش خود را نهایی می کند. مسئول مربوطه سفارش را بررسی می کند و بعد تامین و بسته بندی و از انبار ترخیص می کند. سفارش وارد مرحله حمل و نقل می شود. مشتری سفارش خود را تحویل می گیرد و با یک ایمیل یا پیامک تکمیل شدن فرآیند به اطلاع مشتری می رسد.

به عبارت دیگر برای درک بهتر به مراحل زیر توجه کنید:

  • انتخاب کالا و افزودن به سبد خرید
  • تکمیل فرآیند ثبت نام
  • تکمیل اطلاعات فردی
  • انتخاب نحوه و زمان ارسال کالا
  • پرداخت و ثبت نهایی سفارش
  • خواندن سفارش توسط مسئول
  • تامین، بسته بندی و ترخیص از انبار
  • حمل و ارسال سفارش
  • تحویل سفارش به مشتری
  • اطلاع رسانی به مشتری به وسیله پیامک یا ایمیل

فرآیند یک کسب و کار

تمام مراحل که بالا نوشته شده است فرآیند یک کسب و کار را تشکیل می دهد، توجه کنید که هر کدام از بخش های این فرآیند مشکلی داشته باشد کل فرآیند دچار آسیب می شود و ممکن است متوقف شود. این مسئله در کسب و کار های خدمات محور هم صادق است. مثل سرویس نوبت دهی بیمارستان ها.

شواهد فیزیکی (Physical Evidence)

ساختمان شرکت، دکوراسیون شرکت، ظاهر پرسنل، ظاهر وبسایت، فونت هایی که در سایت استفاده می شود، دیزاین کاتالوگ ها و در کل محیطی که در آن فعالیت می کنیم همه آن ها به نوعی شواهد فیزیکی برند ما را تشکیل می دهد.
برای مثل دو مغازه فرش فروش را در نظر بگیرید که کنار هم هستند.

مغازه اول:
دکوراسیون شیک، نورپردازی فوق العاده و یک فروشنده با ظاهر مناسب دارد.

مغازه دوم:
فضای تاریک و گرفته و چیدمان محصولات نامرتب.

ترجیح می دهید وارد کدام یک از مغازه ها شوید؟ به احتمال بسیار زیاد وارد مغازه اول می شوید و این یعنی بازدید بیشتر و در نهایت فروش بیشتر.

درمورد فروشگاه های آنلاین و وبسایت هم همین قضیه صدق می کند. هر چه در وبسایت از عکس ها و طراحی مناسب و خوش رنگ و با فونت درست و کاربر پسند استفاده شود، حال شما در آن وبسایت بهتر است و به طبع بازدید از آن سایت بیشتر می شود و در نتیجه فروش بیشتری خواهد داشت.

در اینجا با آمیزه بازاریابی 7P آشنا شدیم و هر کدام را به طور جداگانه بررسی کردیم اما داستان Pها در همینجا به پایان نمیرسد مدل های مثل 8P، 13P و 15P ساخته شده است. اما اکثر این Pهای جدید زیر مجموعه ای از Pهای قدیمی اند.

مثلا موردی مثل بسته بندی (Packing) می توان در گروه محصول (Product) قرار داد.

انواع مدل های P

  1. Product محصول
  2. price قیمت
  3. Place مکان توزیع
  4. Promotion ترویج
  5. People نیروی انسانی
  6. Process فرآیند
  7. Physical Evidence شواهد فیزیکی
  8. Packing بسته بندی
  9. Privacy امنیت
  10. Personal Interest علایق شخصی
  11. Payment پرداخت
  12. Personal Networks شبکه های اختصاصی
  13. Public Commentary تفسیر عمومی
  14. Passion ایجاد اشتیاق
  15. Probe بررسی و آنالیز
بسته بندی در آمیخته بازاریابی

بسته بندی در آمیخته بازاریابی

8- بسته بندی (Packing)

بسته بندی جذاب تاثیر زیادی در فروش محصول دارد مثلا به بسته بندی های تصویر بالا دقت کنید. خلاقیت بکار رفته در این بسته بندی ها، فروش این محصولات را چند برابر خواهد کرد.

9- امنیت (Privacy)

حفاظت از اطلاعات شرکت و مشتری ها یکی از موارد دیگری است که باید به آن توجه کنیم. مشتری ها با اعتماد کردن به شما اطلاعات خود را در اختیار شما قرار می دهند و حفاظت نکردن از اطلاعات آن ها به ضرر شما خواهد بود.

10- علایق شخصی (Personal Interest)

هر چقدر با مشتری بیشتر ارتباط برقرار کنید بیشتر میتوانید تبلیغات محصول خودتان را به سلیقه و علایق مشتریان نزدیک کنید.

11- پرداخت (Payment)

شما روش های مختلفی میتوانید برای پرداخت داشته باشید تا هر مشتری روش دلخواه خود را از بین آن ها انتخاب کند. مثلا برای مشتری هایی که دیر اعتماد میکنند گزینه پرداخت حضوری در محل را در نظر بگیرید.

12- شبکه های اختصاصی (Personal Networks)

شبکه های اختصاصی همان شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام، فیسبوک، توییتر، لینکدین نمونه های از شبکه های اجتماعی هستند. در اینجا منظور همان Social Network است اما به دلیل اینکه کارشناسان برای نامگذاری خواستند با حرف P شروع کنند Personal Network نامگذاری کردند.

13- تفسیر عمومی (Public Commentary)

یکی از نکات مهم در عصر کارآفرینی و تجارت آنلاین تفسیری که عموم مردم از ما دارند. به عبارت دیگر باید توجه کنید مردم شما را با کدام ویژگی بیشتر میشناسند.

14- ایجاد اشتیاق (Passion)

ایجاد شور و اشتیاق در مشتری نسبت به خرید و تجربه استفاده از محصول جدید کاری که بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا انجام میدهند. این حس اگر ادامه پیدا کند میتواند برای شما مشتری وفادار بسازد و اینکار را با برنامه های وفادارسازی مشتریان انجام می دهند.

15- بررسی و آنالیز (Probe)

آنالیز مرحله به مرحله را جدی بگیرید. با بررسی مدام انجام کار نقاط ضعف و نقاط قوت خودتان را پیدا کنید.

چندین سال پس از معرفی مدل 4P تقریبا در سال 1990 با پررنگ شدن PR یا همان روابط عمومی در کسب و کارها و گسترش اینترنت کارشناسان به این نتیجه رسیدند که دیگر 4P خیلی جوابگو نیست و کارشناسان دنبال مدلی مدرن تر برای جایگزین 4P بودند. این شد که آقای Robert Lauterborn استاد دانشگاه و نویسنده پرفروش‌ ترین کتاب در زمینه بازاریابی و فروش مدل 4C را معرفی کرد.

در مدل 4C بازاریابی، بر خلاف گذشته به جای تمرکز بر روی محصول و بازاریابی محصول، تمرکز اصلی بر روی مشتری و خواسته های مشتری است. به عبارت دیگر، به جای آنکه به علایق خودتان و کسب و کارتان توجه کنید توجه و تمرکزتان باید به علایق مشتری باشد.

آمیخته بازاریابی 4C چیست؟

آمیخته بازاریابی 4C چیست؟

آمیخته بازاریابی 4C چیست؟

1- مصرف کننده (Consumer)

قبل از هر چیزی توجه کنید که بعضی از کارشناسان کلماتی با معنی تری مثل Customer Solution و Customer Wants and Need را پیشنهاد داده اند که به معنی خواسته ها و نیاز های مشتری است. یعنی شما باید مشتری هایتان را بشناسید و بر اساس نیازها، خواسته ها یا تمایلات آن ها، محصول و ارزش پیشنهادی خود را جا بیاندازید. در این بخش بهتر است به فیدبک ها و نظرات مشتریان با دقت گوش کنید و همچنین داشتن دپارتمان صدای مشتری یا CRM به شما کمک می کند بفهمید مشتری دقیقا چه چیزی را نیاز دارد.

2- هزینه (Cost)

اینجا دیگر منظورمان قیمت یک محصول یا همان  Price در مدل 4P نیست. بلکه جنبه های مختلفی از محصول است که ممکن است برای خریدار، هزینه ایجاد کند. مثلاً آقای صادقی برای تهیه یک وسیله باید علاوه بر پرداخت 900 هزار تومان پولی که قیمت محصول است، 3 ساعت زمان صرف کند، کرایه ماشین بدهد و از کار و زندگی اش بزند تا محصول مد نظر خود را تهیه کند. پس هزینه این محصول برای آقای صادقی 900 هزار تومان نیست، خیلی بیشتر از این حرف‌هاست! حالا هر چقدر که فرآیند خرید راحتتر شود و هزینه های مالی و زمانی برای او کمتر شود، می‌توانیم امیدواریم باشیم که از ما خرید کند.

3- سهولت (Convenience)

این بخش از مدل 4C، بسیار شبیه به بخش Placement در مدل 4P است، نکته قابل اهمیت اینکه مشتری محورتر شده است و روی این تمرکز دارد که چطور محصول را به ساده ترین و راحت ترین شکل ممکن، به دست مشتری برسانیم.

سوالاتی که باید در بخش سهولت (Convenience) به آن ها جواب بدهید عبارتند از:

  • آیا مشتری برای تهیه محصول ما خرید آنلاین را ترجیح می دهد یا دوست دارد اول محصول را از نزدیک ببیند؟
  • آیا راهی برای راحتتر کردن فرآیند خرید می شناسید؟
  • مشتری چقدر وقت و هزینه بابت خرید خود صرف می نماید؟
  • و …

4- ارتباطات (Communications)

آخرین بخش از مدل 4C به ارتباطات و نقش آن در ترویج کسب‌ و کار شما توجه دارد. در واقع چهارمین C می‌خواهد بگوید که فقط آگاه شدن مشتریان از برندتان کافی نیست؛ شما باید بتوانید در کنار جذب مشتری ‎های جدید، روابط خود با مشتری های فعلی را حفظ و به طور منظم با آن‌ها در ارتباط باشید. ارسال پیامک، نظرسنجی از مشتریان، پرسش و پاسخ و پرسیدن نظر مشتری ها، از جمله مواردی هستند که این ارتباط را تقویت می کنند و باعث ایجاد وفاداری مشتری می شوند.
در این بخش با توجه به اهمیت موضوع قیمت گذاری در 4P و وفادارسازی در 4C این دو بخش را در مقاله های دیگری کاملا توضیح می‌دهیم.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید
https://pouyamehri.ir/?p=20135
اشتراک گذاری:
برچسب ها:

نظرات

8 نظر در مورد آمیخته بازاریابی چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. بازتاب: تشریفات چیست ؟ | تعریف تشریفات ، وبسایت تشریفات مدرن پارس tmpc.ir
  2. بازتاب: تمایز یا منحصر به فردی؟ - تیم تخصصی کسب و کار پویا
  3. بازتاب: 3 استراتژی برنده در بازاریابی - تیم تخصصی کسب و کار پویا
  4. بازتاب: بازاریابی آفلاین و آنلاین چیست؟ - تیم تخصصی کسب و کار پویا
  5. بازتاب: تحقیقات بازاریابی به روش شرکت های ژاپنی - تیم تخصصی کسب و کار پویا
  6. بازتاب: بهترین استراتژی های قیمت گذاری برای فروش بیشتر - تیم تخصصی کسب و کار پویا