او.سی.فرل، در کتاب خود به نام «استراتژی بازاریابی»، فرایند 4 مرحله ای زیر را برای تحلیل رقبا پیشنهاد کرده است.
1- شناسایی همه رقبا
در گام اول باید همه رقبایمان را شناسایی کنیم. فِرِل معتقد است هر شرکتی چهار دسته رقیب دارد که عبارتند از:
🔹 رقبای برند: شرکت هایی که محصولاتی با ویژگیها و مزایای مشابه محصولات ما را به مشتریان هدف مشابه و با قیمتهای نزدیک به قیمت ما عرضه میکنند. برای مثال، تویوتا، کیا و هیوندای را میتوان «رقیب برند» یکدیگر به حساب آورد.
🔹 رقبای محصول: شرکت هایی که محصولی در طبقه محصول ما عرضه میکنند ولی ویژگیها و قیمت آن متفاوت از محصول ماست. برای مثال، لکسوس و بیامو را میتوان «رقیب محصول» کیا و هیوندای به حساب آورد.
پیشنهاد ما به شما مطالعه
🔹 رقبای عام: شرکت هایی که محصولات کاملا متفاوتی از محصول ما را عرضه می کنند ولی محصولشان همان نیازی را ارضا می کند که محصول ما ارضا می کند. برای مثال، شرکت های تولیدکننده دوچرخه و موتورسیکلت، «رقیب عام» شرکت های خودروسازی به حساب می آیند.
🔹 رقبای کل بودجه: شرکتهایی که محصولاتشان در ظاهر هیچ ارتباطی با محصول ما ندارد، ولی مشتری باید به دلیل محدودیت بودجهایش تصمیم بگیرد محصول ما را بخرد یا این شرکتها را. برای مثال، مسکن «رقیب کل بودجه» شرکتهای خودروسازی به حساب میآید، چون مشتری معمولا باید تصمیم بگیرد که میخواهد خانه بخرد یا خودرو.
2- تحلیل ویژگی های رقبا
در گام دوم باید نقاط قوت و ضعف محصولات رقبا، به خصوص «رقبای برند» و «رقبای محصول» را نسبت به محصولات خودمان شناسایی و تحلیل کنیم.
3- تحلیل قابلیت های رقبا
در گام سوم باید قابلیتها و تواناییهای ویژه رقبا، مثل متصل بودن آنها به مراکز قدرت، همکاری با شرکتهای خارجی، برند شناخته شدهتر و غیره را شناسایی و اثر آن بر موفقیت رقیب در بازار را تحلیل کنیم.
4- تحلیل پاسخ های رقبا
در گام چهارم باید محتمل ترین استراتژی ها و پاسخ های رقبای کلیدی مان به شرایط مختلف بازار و نیز واکنش آنها به تلاش ها و برنامه های بازاریابی خودمان را پیش بینی و تحلیل کنیم.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.