۳ اصل خلاقیت از نگاه هنری مینتزبرگ
هنری مینتزبرگ از دانشمندان و نظریه پردازان بزرگ مدیریت مدرن و نویسندگان حوزه کسب و کار محسوب میشود. او کانادایی است و اکنون سالهای پایانی هشتمین دهه عمر خود را میگذارند. اگر چه هنری مینتزبرگ در دانشگاهها و موسسات آموزشی متعدد کلاس و سمینار و دورههای آموزشی برگزار کرده و میکند. اما به علت رابطهی نزدیک و طولانیاش با دانشگاه مک گیل، استادی دانشگاه مک گیل به عنوان سمت رسمی او عنوان میشود.(این سمت را نزدیک پنج دهه عهده دار بوده است). مینتزبرگ تحصیل کردهی مهندسی مکانیک در همان دانشگاه مک گیل است. همچنین دکترای خود را در مدیریت از دانشگاه MIT دریافت کرده است.
هنری مینتزبرگ که یکی از بزرگترین اساتید مدیریت دنیا شناخته شده است. این شخص در کتاب خود به نام .«قصههای شب برای مدیران». قصه زیر از آیکیا، غول صنعت مبلمان را بازگو کرده است.
شرکت آیکیا استراتژی تولید مبلمان و لوازم دکوراسیون با قابلیت سرهمبندی توسط خود مشتریان است.این شرکت قابلیت سرهمبندی را از یک کارگر ساده گرفته است. روزی این کارگر برای این که بتواند میزی را داخل خودروی یکی از مشتریان جای دهد، پایههای میز را جدا کرد و همین ایده به الگوی کسب و کار جدیدی در آیکیا تبدیل شد.
مینتزبرگ پس از بازگو کردن این داستان، نتیجه میگیرد که برای داشتن یک شرکت خلاق باید به این ۳ اصل خلاقیت اهمیت بدهیم:
- هر کسی میتواند ایده جدیدی را مطرح کند. پس از یک طرف، باید فرهنگ و زمینه ارائه ایده های جدید از طرف تمام کارمندان و مدیران را فراهم کنیم. از طرف دیگر، به ایدههای کارمندان عملیاتی، بیش از مدیران واحدها و به خصوص مدیران ارشد، اهمیت بدهیم.
- روابط سازمانی، به خصوص روابط بین کارمندان عملیاتی و مدیران ارشد، باید آن قدر باز و راحت باشد که کارمندان عملیاتی بتوانند ایدههایشان را به گوش مدیران ارشد برسانند و مدیران ارشد هم موظفند ایدههای کارمندان عملیاتی را جدی بگیرند.
- خلق و توسعه ایدههای جدید، حاصل یادگیری عملیاتی است نه برنامهریزی پشت میز و در اتاقهای بسته. درست است که تحلیل رقبا، بازار و غیره میتوانند به ایدهیابی کمک کنند. اما یافتن ایدههای جدید و خلاقانه، بیش از هر چیزی به یادگیری کارمندان باانگیزه از فعالیتهای کاری روزمرهشان، به خصوص به مشکلات مشتریان وابسته است.
نظرات